سیب

به خوشمزگی سیب

سیب

به خوشمزگی سیب

گزارش مخفیانه ای از کلاس درس عادل فردوسی پور در دانشگاه منتشر شد

گزارش مخفیانه ای از کلاس درس عادل فردوسی پور در دانشگاه منتشر شده که در این گزارش نکات جالب بسیاری از این چهره مشهور تلویزیون منتشر شده است .عادل فردوسی پور مجری برنامه پر طرفدار نود، در دانشگاه صنعتی شریف زبان تخصصی صنایع را تدریس می کند.

همشهری جوان در گزارشی می نویسد: برعکس خیلی از استادها عادل فردوسی پور دقیقا سر موقع به کلاس می آید تا قبل از آغاز درس با همه خوش و بش کرده باشد وحاشیه های کلاس را هم بگیرد. معمولا روال کلاس به این شرح است که یکی از شاگردان می گوید : استاد دیشب در برنامه ....با همین جمله ساده است که نقد وبررسی فوتبال (با محوریت خود عادل و برنامه اش) شروع می شود.  

اگر هم خودش از چیزی ناراحت باشد و حاشیه و نکته ای در دلش باقی مانده باشد خودش شروع می کند به حرف زدن که دیشب دراین برنامه این اتفاق افتاد و این طور شد وخیلی وقتها هم بچه ها سوال پیچش می کنند که چرا دیشب این را گفتید و آن را نگفتید ؟.....

البته او با همه این تجربه ها وسابقه فراوان مجری گری 99 در صد ایرادها را نمی پذیرد .ولی برای رد همه نظرها دلیل می آورد کاری نمی کند که یک وقت بچه ها دلگیر شوند .

 

ر بعضی از کلاسها که دختران (استثنائا) اهل فوتبال نیستند و بدون هر عکس العملی به عادل فردوسی پور نگاه می کنند، با خنده برمی گردد به سمتشان  

 

ادامه دارد

ادامه مطلب ...

قیمت هر انسان!

چه کسی می گوید که گرانی اینجاست؟ 

                                                            دوره ی ارزانی است! 

                  چه شرافت ارزان ... 

                                تن عریان ارزان ... 

                                     و  دروغ از همه چیز ارزانتر... 

                                                        آبرو قیمت یک تکه ی نان!  

                                   و چه تخفیف بزرگی خورده است! ... 

                              قیمت هر انسان! 

 

مرد یخ فروش

زندگى حکایت مرد یخ فروشى است 
 
که وقتى از او پرسیدند: همه را فروختى؟  

گفت: نفروختم،  

تمام شد ...  
 

یک زوج 60 ساله خوش بخت!

یه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون که یه جشن کوچیک دو نفره بگیرن.

وقتی توی پارک زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشته کوچیک خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر کدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میکنم!
زن از خوشحالی پرید بالا و گفت: چه عالی! من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم
فرشته چوب جادوییش رو تکون داد و پوف!
دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود که آرزو کنه .
مرد چند لحظه فکر کرد و گفت: این خیلی رمانتیکه ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد
بنابراین خیلی متاسفم عزیزم، آرزوی من اینه  

 

 

ادامه دارد

ادامه مطلب ...

تخته سنگ

در زمانهای گذشته پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد وبرای اینکه عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد بعضی از بازرگانان وندیمان ثرتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و............ نزدیک غروب یک روستایی که پشتش بار میوه بود نزدیک سنگ شد وبا هر زحمتی که بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت وان را کناری قرار داد ناگهان کیسه ای دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد داخل ان سکه های طلا ویک یاداشت پیدا کرد پادشاه نوشته بود:هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد